دلدار مرا گفت: چرا غمگینی؟ در بند کدام دلبرک شیرینی؟
برجستم و آیینه به دستش دادم گفتم که در آیینه که را می بینی؟
نشانه دوست خالص آن است که مانند آیینه عمل میکند، هم خوبیها را به تو میگوید و هم بدیها را. وقتی دو تا آیینه روبروی هم بایستند چقدر تصویر یکرنگ به ما نشان میدهند؟ حالا حساب کنید وقتی دو تا آدم خوب روبروی هم بایستند چه میشود!
بعضیها میگن عشق واسه مرغ عشقه. بعضی ها هم میگن واسه بچه گربهس. بعضی از آدمها هم ادعا میکنن عاشقن، یعنی همون مرغ عشقه و بچه گربههه. آخرش هم ما نفهمیدیم این عشق چیه و بالاخره واسه آدمه یا واسه حیوونها؟ گاهی اوقات دیده شده یه مرغ عشق، عاشق یه گربه میشه. اون موقع شما تصور کنید حاصل این عشق چی میشه؟
توی عشق و عاشقی، دختر مثل سگ وفاداره و پسر مثل گربه، بی چشم و رو. «البته بلا نسبت بعضیها». آخرش هم گربههه میذاره میره. اون سگه هم میشینه و میگه گربهها بیمعرفتن. آخه یکی نیست بگه سگ حسابی! خودت سادهای چرا میندازی تقصیر بقیه؟ تازه یکی مثل شادمهر عقیلی میگه: دیگه پشت دستمو داغ می کنم، که تا زندهم عاشق هیشکی نشم. اون وقت فرداش میبینی میاد میگه: به عشقت اسیرم، بی تو من می میرم...